ميكشه منو با خود ميكنه ز خود بيخود
من ديوانهي يار همدم آتش و نار
نزنيد ديوانه را نشكنيد دل مرا
مگه من دل ندارم كه جائي جا بزارم
روسياه كوي او عاشقش بيگفتگو
ميخوامش خاطرخواشم منّت شو ميكشم
مگه ميشه بگذرم از خورشيد دل بكنم
در قمار اين دلم ميزارم هر چي دارم
عهد و پيمان منه مگه ميشه بشكنه
موضوعات مرتبط: 24-قمار دل، ،
برچسبها: